معرفی کتاب دختری با کت آبی
کتاب دختری با کت آبی، داستان در آمستردام و در سال ۱۹۴۳ میگذرد. هانکه، روزهایش را با تهیه و تحویل کالاهای بازار سیاه به مشتریهایش میگذراند و شبها نیز مجبور است ماهیت اصلی کارش را از پدر و مادر نگرانش مخفی سازد. نامزد هانکه با یورش آلمانیها در جنگ کشته شده و او هر لحظه را با غم و سوگ نامزدش سپری میکند. هانکه دوست دارد که کار غیرقانونیاش را نوعی شورش و سرکشی کوچک قلمداد کند. در روزی عادی، یکی از مشتریان هانکه، خانم جانسن، از او درخواست کمک میکند. زمانی که هانکه درخواست خانم جانسن را میشنود، بسیار شوکه و شگفتزده میشود.
خانم جانسن میخواهد نوجوانی یهودی را پیدا کند که در خانهاش مخفی شدهبود ولی اکنون بدون هیچ رد و نشانی ناپدید شدهاست. هانکه در ابتدا تمایلی به درگیر شدن در چنین ماجرای خطرناکی ندارد، اما او درنهایت، وارد گستره ای وسیع از اسرار و ماجرجوییها میشود که او را به قلب مقاومت علیه نازیها میکشاند، چشمانش را روی بیرحمی و ستمهای جنگ باز کرده و او را وادار مییکند که هر طور شده کاری بکند.
خواندن کتاب دختری با کت آبی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دختری با کت آبی
با دستای لرزون میره سراغ قابی که به گردنش آویزونه و الان از یقهش افتاده بیرون. قابِ طلاییه و بهشکل قلب، احتمالاً عکس یه دختر آلمانی با صورتی شبیه سیب توشه که بهش قول داده تو برلین منتظرش بمونه. ریسک کردم که دربارهش سؤال کردم، ولی اگه اشتباه نکرده باشم این سؤال تهش همیشه خوب میشه.
«عکس مادرته؟ حتماً خیلی دوستت داره که همچین گردنبند زیبایی بهت داده.»
صورتش از خجالت سرخ میشه و زنجیر رو دوباره فرو میکنه پشت یقهی آهارخوردهش.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.