معرفی کتاب صلحی که همه ی صلح ها را بر باد داد
معرفی کتاب صلحی که همه ی صلح ها را بر باد داد، نامزد نهایی جایزه ادبی پولیتزر و حلقه ادبی منتقدین، دیوید فرامکین در کتاب صلحى که همهى صلح ها را بر باد داد، آنچه را که باعث فروپاشی و تجزیه امپراتوری بزرگ عثمانی و تغییرات جغرافیایی خاورمیانه در زمان جنگ جهانی اول شد، با روایتی متفاوت شرح می دهد. این کتاب پر فروش روایتی کلاسیک از این وقایع تاریخی را ارائه میدهد.
درباره کتاب صلحی که همه ی صلح ها را بر باد داد
کتاب “صلحی که همه صلح ها را بر باد داد” نوشته دیوید فرامکین، یک اثر حماسی است که به بررسی تباهی و سرخوردگی مردان بزرگ، کارهای بزرگ و حماقت های بزرگترشان می پردازد. این اثر نشان میدهد که خاورمیانه امروزی که در عناوین خبری شنیده می شود، ناشی از تصمیمات متفقین در جنگ جهانی اول و پس از آن است. دیوید فرامکین در این کتاب به بررسی علت اتخاذ تصمیمات مهم در جریان تاریخ، و همچنین سوءتفاهم ها، بیم ها و اشتباهاتی که در آن تصمیمات پنهان بوده، می پردازد.
این اثر که اولین بار در سال 1989 منتشر شد، بیانی ناب و فوق العاده از شکلگیری خاورمیانه ی مدرن است. و هنوز هم بهترین روایت را برای درک ذهنیت سیاست گذاران و قدرت های بزرگ ارائه می دهد. دیوید فرامکین تمام کوشش خود را به کار گرفته تا چشم اندازی گسترده و در عین حال دقیق از وقایع منطقه (از سال 1914 تا 1922) ترسیم کند و حاصل اهتمام او یک کتاب به شدت خواندنی، مملوء از جزییات غنی و داستان های جذاب شده است. اثری که نمی توانید تا قبل از به پایان رسیدن، آن را کنار بگذارید.
روایتی قدرتمند از انحلال امپراطوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول و پیامدهای فروپاشی آن برای اتحاد جماهیر شوروی، قدرت های غربی و به طور محدود مردم خاورمیانه، صلحی است. که همه صلح ها را به هم می زند. این منبع، یکی از مهم ترین منابع در این حوزه است و نوشتن درباره موضوعات پیچیده ای مانند این، کاری آسان نیست. با این حال، نویسنده با تألیف این اثر، خود را به چالش کشیده و نتیجه ای قابل قبول را به دست آورده است.
دیوید فرامکین، علاوه بر تخصص حوزه حقوقی که به عنوان وکیل بین المللی دارد. یک مورخ غیرآکادمیک است. احتمالاً نمی توان به سادگی این موضوع را از روی سبک روایی صریح وی حدس زد. با این حال، با استناد به تعداد زیادی مطالعه تخصصی، او توانسته است اثری بسیار منحصر به فرد را خلق کند که مشابه آن را در جای دیگری نخواهید یافت.
افتخارات کتاب صلحى که همه صلح ها را بر بـاد داد
– نامزد جایزه پولیتزر در سال 1990
– از آثار پرفروش نیویورک تایمز
– نامزد جایزه حلقه ملی منتقدان کتاب در بخش عمومی غیرداستانی در سال 1989
نکوداشت های کتاب صلحی که همه ی صلح ها را بر باد داد
– داستانی حماسی درباره تباهی و سرخوردگی و هم زمان پرشکوه و جلال. (ژورنال وال استریت)
– روایتی جذاب که هم رویدادهای گذشته را بازگو میکند و هم روشی مفید برای اندیشیدن به آن ها را ارائه میدهد. (نیویورکر)
– یکی از نخستین آثاری که بینشی همه جانبه درباره رخدادهای مصر، فلسطین، ترکیه و مناطق عرب زبان آسیا ارائه میدهد. (نیویورک تایمز)
– شگفتانگیز… در این سالها هیچ کتابی تا این حد باعث بهبود درک ما نسبت به وقایع تاریخی خاورمیانه نشده است. (نقد کتاب لس آنجلس)
کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد داد مناسب چه کسانی است؟
چنانچه به مطالعه تاریخ امپراتوری عظیم عثمانی و تحولات سیاسی – جغرافیایی منطقه خاورمیانه در قرن های گذشته علاقه دارید، مطالعه این کتاب به شما پیشنهاد می شود.
با دیوید فرامکین بیشتر آشنا شویم
نویسنده، حقوقدان و تاریخدان آمریکایی دیوید هنری فرامکین (David Fromkin) در سال 1932 زاده شد. و در سال 2017 از دنیا رفت. او بیشتر شهرتش را به خاطر انتشار اثر پژوهشی صلحى که همه ى صلح ها را بر باد داد، به دست آورد و به خاطر نگارش این اثر نامزد جایزه پولیتزر و جایزه حلقه ادبی منقدان کتاب شد. علاوه بر این اثر، او شش کتاب دیگر نیز منتشر کرده است.
در قسمتی از کتـاب صلحی که همه ی صلح ها را بر باد داد می خوانیم
کارزار براى پشتیبانى از حکومت هاى خودى در غرب و شرق آسیا، یعنى آنجا که خطر سقوط مواضع مسلط راهبردى بریتانیا مىرفت، جانانه دنبال شد. در غرب آسیا، کانون نگرانى راهبردى بریتانیا قسطنطنیه بود، بیزانس قدیم و استانبول جدید، که قرنها بر چهارراه سیاستهاى جهانى سلطه داشت. قسطنطنیه، از فراز تنگه ى باریک داردانل، هم بر راه شرقى غربى اروپا به آسیا مسلط بود. و هم بر گذرگاه شمالى جنوبى میان دریاى مدیترانه و دریاى سیاه.
مادام که قسطنطنیه در دست دشمن نبود، ناوگان قدرتمند بریتانیا مى توانست از تنگه ى دارد. انل به دریاى سیاه برود و بر سواحل روسیه مسلط باشد. اما اگر روس ها بر آن تنگه چیره مى شدند. مى توانستند هم مانع ورود ناوگان بریتانیا به دریاى سیاه شوند. و هم ناوگان خود را به مدیترانه بفرستند. و شاهرگ حیاتى بریتانیا را تهدید کنند.
در سمت دیگر قاره، کانون نگرانى راهبردى بریتانیا رشته کوه هاى بلند داخل و پیرامون افغانستان بود. که مهاجمان از فراز آنها مى توانستند به جلگه هاى هند بریتانیا سرازیر شوند. بریتانیا ابدا تحمل حضور روسیه را در آن بلندى ها نداشت.
کشمکش بریتانیا و روسیه، گاه به شکل جنگ سرد و گاه گرم، قریب یکصد سال از تنگهى داردانل تا کوههاى هیمالایا ادامه داشت. نتیجهاش هم کمابیش مساوى به نفع طرفین بود.