اخبار و مقالات

معرفی کتاب کتاب دزد

معرفی کتاب کتاب دزد

معرفی کتاب کتاب دزد

معرفی کتاب کتاب دزد، مهم ترین اثر نویسنده استرالیایی، مارکوس زوساک (۱۹۷۵) داستانی تکان‌دهنده و بسیار شگفت‌آور از جنگ است. این کتاب با ترجمهٔ مرضیه خسروی در انتشارات نگاه چاپ شده است. کتاب دزد درباره جنگ است. جنگی که بنیان خانواده را از جا می‌کند و جز ویرانی و مرگ و آوارگی خبری به جا نمی‌نهد. اما در همه تیرگی‌ها باز هم بارقه امید هست. داستان دختری که برخلاف همه تلخ‌کامی‌ها، با راه جستن به دل کتاب‌ها، دنیایی زیبا و دور از هیاهوی مرگ و ویرانی برای خود خلق می‌کند.

درباره کتاب کتاب دزد

«لیزل» فرزند زنی کمونیست است که مادرش به اردوگاه کار اجباری فرستاده‌ شده و اکنون تحت سرپرستی خانواده‌ای دیگر قرار دارد. لیزل که علاقه‌ٔ فراوانی به خواندن کتاب دارد خود را با دزدیدن کتاب‌های مختلف و مطالعه‌ٔ آن‌ها سرگرم می‌کند. او با سرپرستان جدیدش خو گرفته به کمک پدرخوانده‌ٔ مهربانش که در خواندن و یادگرفتن او را یاری می‌دهد به مطالعه‌ٔ کتاب‌هایی که دزدیده می‌پردازد.

راوی این داستان «مرگ» است که در ابتدای کتاب خود را این‌گونه معرفی کرده‌است:

می‌توانم خودم را کاملاً معرفی کنم اما واقعاً نیازی به این کار نیست. در هر حال در گیرودار اتفاقات متنوعی که روی خواهد داد، خیلی خوب و خیلی زود مرا خواهید شناخت. فقط کافی است بگویم روزی، تا آنجا که بتوانم با مهربانی تمام برابرتان خواهم ایستاد. روحتان در آغوش من خواهد بود و مثل رنگی روی شانه‌ام جای خواهد گرفت. شما را به آرامی به دور دست‌ها خواهم برد.

در آن لحظه شما آنجا درازکشیده‌اید (به ندرت پیدا می‌شوند افرادی که وقتی سراغشان می‌روم سر پا ایستاده باشند.) گرفتار قالب جسم‌تان خواهید بود. شاید در آن دم آخر متوجه شوید و فریادی کوتاه هوا را بشکافد. از آن پس تنها صدایی که خواهم شنید صدای نفس‌هایم و صدای رایحه، و صدای قدم‌هایم خواهد بود.

مسئله اینجاست که وقتی سراغتان می‌آیم دنیا چه رنگی خواهد داشت؟ آسمان چه خواهد گفت؟

خود من، آسمان شکلاتی رنگ را می‌پسندم. شکلات تلخِ تلخ. آدم‌ها می‌گویند این رنگ خیلی به من می‌آید. با این حال سعی می‌کنم هر رنگی را که می‌بینم دوست داشته باشم. تمام طیف‌های رنگی را. میلیون‌ها یا بیشتر از آن رنگ، که هیچ‌کدام شبیه دیگری نیستند و آسمانی که به آرامی درون خودم فرو می‌برم. این کار باعث کاهش اضطرابم می‌شود. کمکم می‌کند آرامش بیایم.

کتاب دزد را به چه کسانی پیشنهاد می‌ کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌هایی با موضوع جنگ پیشنهاد می شود.

بخشی از معرفی کتاب کتاب دزد

حالا اگر دوست داشته باشید برای آنکه گوشه‌ای از مهارت و تردستی بسیارم را نشانتان دهم، نوبت یک امضای سیاه می‌رسد. تاریک‌ترین لحظۀ پیش از غروب آفتاب بود.

این بار سراغ مردی حدوداً بیست‌وچهار ساله رفته بودم. از بعضی جهات تجربۀ خوبی بود. هواپیما هنوز هم سرفه می‌کرد. دود از هر دو ریه‌اش بیرون می‌زد.

هنگامی‌که سقوط کرد سه زخم عمیق در چهرۀ زمین ایجاد شد. حالا بال‌هایش مانند دو دست قطع شده بودند. این پرندۀ آهنی کوچک دیگر بال بال نمی‌زد.

چند واقعیت کوچک دیگر

بعضی وقت‌ها خیلی زود می‌رسم.

گاهی عجله می‌کنم،

و بعضی از آدم‌ها بیشتر از آنچه که فکرش را می‌کنم

به زندگی می‌چسبند.

بعد از دقایقی کوتاه، دود خود به خود خسته شد. دیگر چیزی برای پس دادن باقی نمانده بود.

ابتدا پسرکی با نفس‌هایی بریده و چیزی که ظاهراً شبیه کیف ابزار بود از راه رسید. با وحشت زیاد به کابین نزدیک شد و به خلبان زل زد، می‌خواست ببیند او زنده است و در آن موقع او هنوز زنده بود. کتاب دزد حدود سی ثانیه بعد از راه رسید.

سال‌ها گذشته بود اما من او را شناختم.

به شدت نفس‌نفس می‌زد.

پسرک از میان آن همه وسایل کیف ابزار، یک خرس عروسکی بیرون آورد.

او آن را از میان شیشۀ شکستۀ هواپیما گذراند و روی سینۀ خلبان گذاشت. خرس خندان میان جسم مرد و لاشۀ خون‌آلود نشست. چند دقیقۀ بعد، من دست به کار شدم. درست وقتش بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *